• تاریخ انتشار: ۰۹ دی ۱۴۰۲
  • توسط: ادمین
  • زمان مطالعه: ۱۲ دقیقه

آمستردام یکی از پربازدیدترین شهرهای دنیاست که من هم آرزو داشتم روزی بتونم برم اونجا. این فرصت تابستان گذشته به من داده شد و به همراه دوتا از همکارانم برای یک تور ۵ روزه به آمستردام مدارک لازم رو به آژانس مسافرتی تحویل دادیم. حدود دو هفته طول کشید تا موفق به تکمیل مدارک و گرفتن ویزا بشیم و بعد تاریخ تورهای هلند آریاکیاسفر رو بررسی کردیم و یک تور ۵ روزه به آمستردام اوکی کردیم.

سفر ما با یک چمدان کوچک و یک کوله پشتی بزرگ درست ساعت ۰۳:۰۰ بعد از نیمه شب تابستان از فرودگاه امام شروع شد. پارسال هیچ پرواز مستقیمی از تهران به آمستردام وجود نداشت و ناگزیر باید در یک یا دو فرودگاه بین مسیر توقف‌های نه‌چندان طولانی رو تحمل می‌کردیم. پرواز ما هم اول به فرودگاه صبیحا استانبول می‌رفت و بعد از یک ترانزیت ۴ ساعته به سمت فرودگاه اسخیپهول آمستردام (AMS) پرواز می‌کردیم. با توجه‌ به انجام به‌موقع هر دو پرواز ما حدود ساعت ۱۲:۳۰ ظهر به آمستردام رسیدیم.

 

روز اول

 

فرودگاه اسخیپهول Schiphol آمستردام یک فرودگاه بزرگ و قدیمی هلند هست که علی‌رغم شلوغی اون در ساعتی که ما رسیدیم، همه چیز روی نظم و برنامه پیش رفت و در کمتر از یک ساعت کارهای ورود تور به هلند انجام شد. راهنما درباره فرودگاه می‌گفت که این مکان سومین فرودگاه پرتردد اروپاست که بیشترین سهم در پروازهای ایرلاین KLM رو داره.

به سمت درب خروجی ترمینال فرودگاه رفتیم و با راهنمایی لیدر باتجربه سوار اتوبوس ترانسفر شدیم تا وارد شهر بشیم. قبل از هر چیز بگم این سومین سفر من با آریاکیاسفر بود و الحق راهنماهای این مجموعه جز نقطه قوت‌هاش هستن. خب برگردیم به ادامه ماجرا. فاصله فرودگاه تا محل اقامت ما در یکی از هتل های آمستردام تقریباً ۲۵ دقیقه طول کشید و در این فاصله علی‌رغم خستگی راه، جابه‌جایی طولانی و بی‌خوابی، همه از پنجره بیرون رو نگاه می‌کردیم و از مناظر زیبا لذت می‌بردیم.

کانال‌های آبی، دوچرخه‌سوارها و رنگارنگ بودن ساختمان‌ها بیش از هر چیزی توجه ما رو جلب کرده بود. تا قبل از این اطلاعات من درباره هلند در حد آشنایی با فوتبالیست‌های هلندی بود، اما حالا اومده بودم تجربه متفاوت‌تری از هلند در پایتخت زیباش داشته باشم. وارد یک هتل چهار ستاره در مرکز شهر شدیم و اتاق‌ها رو تحویل گرفتیم. ظاهر تمیز و شیک هتل و امکانات قابل‌قبولی که ارائه می‌داد از یک هتل چهار ستاره بیشتر به نظر می‌رسید.

 

فرودگاه اسخیپهول

 

برنامه بعد از خوردن ناهار، رفتن به موزه امپراطوری Rijksmusuem بود، مهم‌ترین موزه هلند با بیش از ۱ میلیون شاهکار هنری و فرهنگی. در تمام مسیرهایی که به جایی می‌رفتیم کانال‌های آبی متعدد دیده می‌شد و اینجور به نظر می‌رسید که شهر روی آب بنا شده و اشتباها تعدادی خیابان هم روی آب‌ها ساخته شده! جالب بود، همه‌جا کانال آبی و پل‌های زیبایی روی اونها ساخته شد بودند و هم‌سفرها به شوخی می‌گفتند ونیزه یا آمستردام؟!

به موزه رسیدیم که با ساختمانی بلند، بزرگ و باشکوه مواجه شدیم و حدود نیم ساعت روبروی آن در گوشه‌ای جمع شدیم تا راهنما توضیحات لازم رو بیان کنه. صادقانه، من بیشتر توضیحاتش رو متوجه نشدم؛ چون محو ساختمان مقابلم بودم و منتظر بودم بتونم عکاسی کنم. چیزی که فهمیدم این بود که این موزه تاریخ ۸۰۰ساله هلندی‌های رو در سینه حفظ کرده و با آثاری از ون‌گوگ، بزرگ‌ترین کتابخانه هنر هلند و معماری تلفیقی کلاسیک و گوتیک‌اش مانند یک گنجینه هست.

 

ریکسمیوزیم

 

بازدید ما از موزه طول کشید؛ چون علاوه بر آثار موجود در اون، معماری داخلی و خارجی، لوسترهای انگلیسی، تماشای شاهکارهای نقاشی جهان از نزدیک و حس و حال قدم زدن در تاریخ اروپا زمان زیادی نیاز داشت. بعد از بازدید درحالی‌که هوا روشن بود؛ اما ساعت بازدید از اماکن توریستی روبه‌اتمام بود و به پیشنهاد لیدر قدم‌زنان به وندلاپارک Vondelpark رفتیم که فاصله زیادی تا جایی که بودیم نداشت. همه از این پیشنهاد استقبال کردند؛ چون قدم‌زدن در سفرهای خارجی فعالیتی هست که بیش از تمام کارهای دیگه شما رو با محیط اون کشور آشنا می‌کنه و باعث لمس فرهنگ هلند از نزدیک می‌شه، البته در آمستردام قدم‌زدن در خیابان‌ها از این هم چیزی فراتر بود و لذتی مضاعف داشت.

وندلاپارک Vondelpark مشهورترین پارک در کشور هلند هست که فقط یک پارک نیست، بلکه محل برگزاری کنسرت‌های رایگان برای عموم، پاویون تاریخی هلند، یک تراس بزرگ و تفریحی، محل دوچرخه‌سواری و اسکیت و بسیاری بخش‌های دیگه در خودش داره و پر از مجسمه‌های برنزی هنرمندان مشهوره. پیکاسو، وندل شاعر هلندی و بسیاری چهره‌های دیگه. قسمتی از پارک هم میز و صندلی‌های چوبی و حصیری در کنار یک جوی آب بود و مردم در آرامش اونجا دور هم نشسته بودند. همه چیز آرام، زیبا و سرشار از حس ناب.

 

وندلاپارک

 

روز دوم

 

امروز طبق برنامه تور که یک کپی از اون دست تمام همسفران هست و بعضی‌ها مثل من اون رو از بر شدند، رفتن به موزه اشتدلیک آمستردام، موزه ون گوگ و میدان سد هست که با فواصل نسبتاً کم نزدیک هم قرار دارند. تمام مدتی که توی شهر با اتوبوس در اختیار تور یا پیاده به جایی می‌ریم، فرقی نمی‌کنه چه ساعتی از شبانه‌روز باشه، مردم هشیار، فعال و سرزنده هستن! همونقدر که کار مهمه، زندگی و لذت بردن از امکانات هم در هلند مهمه. شاید این رمز آرامش و شوری هست که در شهر جریان داره و به‌محض ورود به اون به شما هم منتقل می‌شه. برخلاف شهرهای اروپایی دیگه مثل آخن آلمان یا حتی رم، در آمستردام هیچ احساس سردی غربت بعد از غروب به شما مستولی نمی‌شه و به‌جای اون یک نایت‌لایف و زندگی شبانه جذاب رو تماشاگر هستید..

موزه اشتدلیک Stedelijk Museum یک موزه با ساختمان آجر قرمز متعلق به هنرهای مدرن و معاصر هست که آثار مهمی رو در خودش جای‌داده و سیر تحول تاریخ هنر رو در اون می‌شه به‌راحتی درک کرد. بخش‌های مختلف ساختمان موزه و ورودی‌های چنگانه اون در دوره‌های مختلف ساخته شدند و به همین دلیل با هم تمایز جالبی دارند که به‌خصوص از بیرون نمای جالب و دیدنی داره.

 

موزه اشتدلیک

 

موزه ون گوگ در نزدیکی موزه اشتدلیک هست و همه برای رفتن به اون هیجان‌زده هستند. این مکان بزرگ‌ترین موزه‌ای هست که بیشترین آثار ون گوگ نقاش شهیر هلندی رو در خود داره و حتی اگر اهل هنر و نقاشی نباشید هم شما رو به سمت خودش می‌کشونه. همه حداقل یک‌بار در زندگی نام نقاشی گل‌های آفتابگردان رو شنیدیم، اما دیدن اون از نزدیک نصیب چند نفر در دنیا می‌شه؟ از اینکه گل‌های آفتابگردان، شکوفه بادام و سلف_پرتره‌های ون گوگ رو از نزدیک می‌دیدم شعف سراسر وجودم رو گرفته بود و با خودم فکر می‌کردم چطور بعضی هنرمندان تا صدها سال بعد از مرگشون جاودانه باقی می‌مونن و آوازه اونها گوش دنیا رو پر می‌کنه؟

برای ناهار به رستوران معروفی رفتیم که نزدیک میدان سد بود، چون مقصد بعدی ما همان حوالی بود. نوعی کباب گوشت گاو در همه جای هلند دیده می‌شد که بوی خوبی داشت و برای ذائقه ما نسبتاً مناسب بود. خیلی‌ها این غذا رو امتحان کردیم و بعضی‌ها ترجیح دادند غذاهای دریایی آمستردام رو تست کنند که انواع ماهی‌های خام و پخته سرو شده در سس فراوان رو شامل می‌شد.

میدان دام Dam Square که به معنی سَد بود یکی از قسمت‌های اصلی آمستردام بود که به دلیل تاریخی به این نام شهرت یافته بود. اینجا توریست‌های زیادی رو دیدیم که از نقاط مختلف جهان برای گردش به آمستردام اومده بودند. راهنما در توضیحاتی که روز اول در مورد آمستردام داد می‌گفت آمستردام شکل پیشرفته دهکده‌ای به نام آمستل هست که رودخانه‌ای در اون جریان داشته و به‌تدریج از دهکده به شهر و از یک شهر معمولی به رویایی‌ترین شهر جهان ارتقا پیدا کرده. وجه تسمیه میدان دام یا سد، هم به دلیل سدی بوده که روی رودخانه آمستل ساخته شده بوده.

در مرکز میدان یک ستون سنگی آهکی بلند بود که بعضی اون رو نماد آمستردام می‌دونستند، اما از نظر من نمادهای بسیار خاص‌تری برای اشاره به آمستردام وجود داشتند! تا حدود ساعت ۹ شب در اطراف میدان گشتیم و از فروشگاه‌های لب بلوار دیدن کردیم. فروشگاه‌های مختلف و کافه‌های فراوان که میزان توریست‌های پیر و جوان بودند.

 

میدان دام

 

روز سوم

 

امروز روز بازدید از سیناگوگ پرتغالی‌ها Portuguese Synagogue و سالن تئاتر پته توچینسکی Tuschinski Pathe هست. سیناگوگ یا کنیسه، نیایشگاه مخصوص یهودی‌هاست و این اولین باری بود که من به همچین مکانی می‌رفتم. برای همه سوال بود که چرا در آمستردام باید کنیسه‌ای تحت عنوان کنیسه پرتغالی وجود داشته باشه. راهنما در اولین جمله دلیل تاسیس‌شدن این کنیسه رو یک اتفاق تلخ تاریخی عنوان کرد.

در قرن هفدهم یهودیان اسپانیا و پرتغال به هلند فرار می‌کنند و اقدام به تاسیس این کنیسه می‌کنند که تا امروز هم محل گردهمایی‌های یهودی‌های سراسر هلند هست. برای ما جالب بود که هلندی‌ها چقدر از تعصبات مذهبی به‌دور بودند که در دوران اذیت و آزار یهودیان، پیروان این مذهب در کشور اونها احساس امنیت می‌کردند.

 

سیناگوگ پرتغالی‌ها

 

بعد از سیناگوگ پرتغالی، به پته توچینسکی Tuschinski Pathe رفتیم که یک سالن تئاتر و باله هلندی بود و به‌خاطر معماری جذاب و طراحی فوق‌العاده‌اش یکی از زیباترین سالن‌های تئاتر در دنیا لقب گرفته. اگر از من معادل فارسی برای توچینسکی بخواهند، اون رو بیشتر شبیه "قصر نمایش" یا یک "کاخ سینمایی بزرگ" تعبیر می‌کنم که بر فراز تمام ساختمان‌های اطراف خود سایه انداخته. این مکان توسط یک مهاجر لهستانی ساخته شده که امروز به مشهورترین صحنه تئاتر هلند تبدیل شده.

بعد از بازدید آخر، حوالی سینما کمی پیاده‌روی کردیم و در کنار ساختمان‌های زیبای شهر عکس گرفتیم. زیبایی معماری در هلند تنها به ساختمان‌های کلاسیک و طراحی‌های پر طمطراق و با جزئیات محدود نمی‌شه، بلکه ساده‌ترین ساختمان‌ها در هلند زیباترین اونها هستند چرا که با رنگ‌آمیزی جذاب و شاد احساس شادی و زندگی رو به شما منتقل می‌کنند و بعضی از اونها من رو یاد سریال خانه سبز می‌انداختند چون به همون اندازه ساده، رنگ‌آمیزی شده با یک‌رنگ خاص و خاطره‌انگیز بودند. لیدر در توضیح این ساختمان‌ها گفت دولت هلند خوشبختانه مجوز بازسازی ساختمان‌های با قدمت بالارو به‌سادگی صادر نمی‌کنه و به همین علت هست که هنوز فضای دهکده آمستل رو در شهر آمستردام می‌شه احساس کرد.

 

پته توچینسکی

 

روز چهارم

 

روز چهارم هیجان‌انگیزترین روز تور آمستردام با همسفران بود، روزی که با گشتن در کانال بلت Belt canal شروع شد و با خرید از فروشگاه‌های جذاب آمستردام به پایان رسید. چهار کانال اصلی آب در مرکز شهر آمستردام وجود داره که از قرن‌ها پیش برای آبرانی به مناطق مختلف از اونها استفاده می‌شده. بعضی از این آب‌ها که ثبت یونسکو هم شده‌اند قدمتی برابر با دوره رنسانس دارن! ما تقریباً هر روز برای رفتن به سایت‌های مختلف و بازدید از هرجایی که در برنامه بود از کنار این آب‌ها می‌گذشتیم؛ اما امروز به شکل اختصاصی به لذت‌بردن از تماشا و تجربه قایق‌سواری در اونها تعلق داشت.

در هر قایق تقریباً ۶ نفر نشستند و با سرعت ملایم مسیر زیبای کانال رو پیمودیم. لذتی که در مسیر از تماشای زیبایی‌های شهر بردیم وصف‌نشدنی بود. ردشدن از زیر پل‌های کوچک و بزرگ و تماشای ساختمان‌های باریک و بلند لحظات به‌یادماندنی از سفر برای ما ساختند. آمستردام علاوه‌بر جذابیت‌هایی که تا اینجا گفتیم، یک نکته قابل‌توجه دیگه هم داره و اون این هست که در این شهر روش‌های مختلف حمل‌ونقل رایج هست. به‌خصوص امروز که بیشتر روز رو در سطح شهر پیاده از جایی به جایی می‌رفتیم به‌وفور می‌دیدیم که مرد و زن، پیر و جوان با دوچرخه در حال تردد هستند و از راهنما شنیدیم که اینجا به شهر دوچرخه‌سواری هم شهرت داره.

 

کانال بلت

 

حدود نیمی از جمعیت به‌جای استفاده از قطارهای شهری، تاکسی یا ماشین شخصی، دوچرخه‌سواری رو ترجیح می‌دن و این به من آرامش خاصی می‌داد! چرا که من رو یاد تهران یا جاهای شلوغ دیگه در دنیا می‌انداخت که همه باعجله برای رسیدن به جایی یا چیزی در ازدحام ایستگاه‌های مترو و تراموا سوار و پیاده می‌شن. ناخودآگاه، صحنه شلوغی ایستگاه مترو رو در مقابل آرامش دوچرخه‌سوارها در آمستردام تصور می‌کردم و این تناقض بدجور حالم رو خراب می‌کرد.

برای گشت بعدی و خرید سوغات در آمستردام به لیدزاسترات Leidsestraat رفتیم. یک خیابان شلوغ که میدان‌های مهم شهر رو به هم متصل می‌کنه و جز مهم‌ترین جاهای دیدنی آمستردام محسوب می‌شه. بوتیک‌های بزرگ و کوچک کیفف کفش و لباس، گالری‌های هنری و عتیقه‌فروشی، کانال‌های متعدد آب، رستوران‌ها و کافه‌های لب خیابان و خلاصه هرچیزی که در اواخر سفر به اون نیاز داشتیم. خانه‌های قرن هفدهم هنوز دست‌نخورده و ناب در این خیابان دیده می‌شدند و توجه افرادی که قصد خرید نداشتند و بیشتر برای بودن در فضای صمیمی شهر به اینجا آمده بودند رو برمی‌انگیختند. یک بازار گل خیابانی چشم‌نواز هم در یکی از خیابان‌ها برقرار بود که یک‌ساعتی همه رو سرگرم مشغول خودش کرد.

 

لیدزاسترات

 

روز پنجم

 

امروز آخرین روز تور هست؛ چون فردا قبل از ظهر از فرودگاه آمستردام به سمت ترکیه و بعد به تهران برمی‌گردیم. برنامه امروز طبق توافقی که راهنما با همسفران داشت بازدید از کاخ سلطنتی هلند Royal Palace Amsterdam و ادام تورن A’DAM Toren هست که یک برج بلند با چشم‌انداز مدرن و دیدنی در این شهر هست.

بعد از صبحانه همه دم هتل جمع شدیم و برای عزیمت به‌سوی کاخ سلطنتی سوار اتوبوس شدیم. این کاخ در همان حوالی میدان دام بود و یکی از قدیمی‌ترین و تاریخی‌ترین بناهای هلند به‌حساب میومد. کاخ رویال هلند که دیگه خانواده سلطنتی در اون زندگی نمی‌کردند، هنوز هم مرکز برگزاری بسیاری از مراسم‌های سلطنتی بود و به همین دلیل به جز روزهای خاص بازدید از اون برای عموم امکان‌پذیر نبود.

 

کاخ سلطنتی هلند

 

به‌هرحال ما امروز شانس حضور در این کاخ رو پیدا کردیم. قدرت، ثروت و شکوه سلطنتی در تمام زوایای کاخ منعکس شده بود و طراحی همه چیز مطابق با جلال و ارزش پادشاهی هلند صورت‌گرفته بود. نقاشی‌های ارزنده، مجسمه‌های جذاب و نورپردازی هنرمندانه از ویژگی‌های بارز این کاخ بودند که در قرن هفدهم بزرگ‎ترین ساختمان غیرمذهبی اروپا بوده.آخرین بازدید رسمی همراه با تور در آمستردام، بازدید از یک برج مدرن ساحلی بود، برج A’DAM TOREN. تراس و پشت‌بام‌های جذاب، هتل، کلاب شبانه، رستوران، بار و کافه‌های درجه یک فقط بخشی از امکاناتی هستند که در این برج در اختیار خواهید داشت.

اینجا برعکس تمام مکان‌هایی که در امستردام دیده بودیم، یک سایت ساحلی مدرن بود که در اون به ما جوانترها خیلی خوش گذشت و بهترین حسن ختام برای سفر متفاوتی بود که به این شهر زیبا داشتیم. این برج که در کنار ساحل لاجوردی آمستردام قرار داشت در سال ۲۰۱۶ به‌عنوان یک برج تفریحی تجاری افتتاح شده بود که در بخش‌های مختلف اون امکانات متنوعی رو می‌تونستید دریافت کنید.

 

برج آدام تورن

 

آمستردام، رویای بیداری

 

تمام لحظات سفر به آمسترام مثل یک خواب شیرین و باورنکردنی بود. دهکده‌ای رنگی با خانه‌های قرن ۱۶، ۱۷ و ۱۸ که از پنجره‌های بازشان حس ناب دوستی سرازیر بود، و خانه‌های اعیان‌نشین که شکوه و زیبایی اونها را فقط در عکس‌ها دیده بودیم. اگرچه نام هلند و آمستردام با لاله‌های هلندی در هم آمیخته، اما این شهر نمادهای تحسین‌برانگیز سنتی و مدرن بی‌شماری داره که در این سفر با تعدادی از اون‌ها آشنا شدیم.

 

دیدگاه ها:

مهدی خسروی
۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۳

چقدر جذاب توصیف کردید، بسیار عالی

شیلان کرمی
۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۳

عالی

shivashafiei
۲۷ فروردین ۱۴۰۳

چه سفرنامه جذاب و زیبایی!

دیدگاهتان را بنویسید


رزرو